روزانه نوشت هایم

امتحان بی استرس

يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۹ ب.ظ

امروز اولین گروه دانشجو هام امتحان داشتند

رفتم سر جلسه و با 5نقر از بچه ها سر جلسه آشنا شدم یعنی تا امروز به خودشون زحمت ندادند که تشریف بیارند سر کلاس

دانشگاههای دیگه من حذف میکنم چون قدرتش رو دارم و واقعا مدرسم اما اینجا هیچ استادی هیچ قدرتی نداره

اینم مزایای دانشگاههها

یکی از دانشجو ها گفت لیگ بازی میکنم

آی آقایی که گفتی لیگ بازی میکنی چه لیگی؟

یکی گفت من کارمندم

آی آقایی که کارمندی کجا کارمندی؟

یکی از خانوم هام آمد گفت تازه بچم بدنیا اومد عروس رییس دانشگام بگم بهتون زنگ بزنه؟

و برگه اش سفید بود

و 10 میشه

تأسف باره

اما اگر من 10 ندم بهش خودشون وارد عمل میشند

تازه جالبه قبل امتحان بهشون 25 تا سوال دادم که از اون بین 5تاش رو شر امتحان بدم

چون درسش واقعا چرند بود برخلاف تمام درسهای جالب و کاربردی که داریم این مسخره است

بعد 5تا سوال دادم نوشتم 4تاش رو جواب بدین

یکی اومده بیرون میگکه سخت ترم میشد سوال طرح کنید؟؟

پررو شاخ و دم نداره که

دردشون میگیره درس بخونن

احتمالا تو این روزها باید برم دانشگاه خودمون مصاحبه

دعام کنید لطفا چشم امیدم به دانشگاه خودمه

مامان که مسخرم میکردم حالا دیروز بم گفت یک نذر کن بلکه قبول شی واقعا

اخه به طرز عجیبی همه اطرافیان دارن میرن دکتری دانشگاه آزاد بعد مامان میگه اگر بری روزانه خب من حالا 100 تومن پول که ندارم اما با پولی که دارم واست یه ماشین میخرم

یکی از دوستان لطف دارند به من میگن میخوای بری درس بخونی که چی شوهر کن

بعد که میگم خب من دلم میخواد اما ادم مناسب ندیدم میگه ادم مناسبم بیاد انقدر کلاس میذاری بره

من نمیدونم از کجای رفتارم چنین برداشتی شده

ای شما که من رو میشناسید من کلاس میذارم؟



+++بعدا نوشت:

آقا بیاید میخوام کلاس بذارم

اون دانشجو هه اخر برگه امتحانش نوشته بود تو لیگ هندباله

من تاحالا یه بازی هندبالم تا آخر ندیدم شما چطور؟

++

یک چیز جالب تر

تا ترم قبل وقت امتحان یک عالمه فوتی اقوام درجه 1و2 داشتیم و طلاق و جدایی خدا رو شکر این ترم زایمان داشتیم و مادر شدن و ورزش و مشغله

اینجوری ادم دست و دلش بیشتر به نمره میره والا

++ دانشجو ها با تأکید زیادی روی برگه اسم من رو اعم از نام و نام خانوادگی نوشتن جالب بود برام

گمانم از اسمم خوششون اومده

تقریبا میشه گفت همشون نوشتن استاد هانی ایکس پور

ما اون وقتیا خجالت میکشیدیم اسم کوچک استاد رو پای تحقیقم بنویسیم مینوشتیم جناب آقای استاد فلانی

اینها بین خودشون استادها رو به اسم کوچیک صدا میکنند تازه جلو منم یکی دوبار از سایر همکارها صحبت میکردن اسم کوچیک میگفتن بعد چشمهای از حدقه بیرون زده من رو میدیدن فامیل طرفم میگفتن

___ امروز یکی دوتا از دانشجو هام برا آرزوی موفقیت کردن و گفتن واقعا کیف کردند تو این درس و این ترم

برام مهم و ارزشمند بود چون درس خون بودند

نظر باقی برام مهم نیست

ترم قبل یادتونه با ترم یکی ها مدنی 1 داشتم؟

نظر سنجیم خیلی عالی بود تا حالا کم پیش اومده اینجوری نظر سنجی زده باشند برا استادی

بلکه جناب مدیر گروه بفهمه این چیزها رو

نمیفهمه که

++دانشگاهمون ارشد خصوصی آورده

اگر این ترم دکتری قبول شدم که شدم اگر نه دیگه به در لای جرز دیوار میخوره مدرکم

خدایای میشه قبول شم؟

** امروز کارشناس گروهمون زنگ زد پرسید درخواستت واسه خصوصی بود یا جزا؟

امروز ماهی گیر جونم بم یک راه تازه واسه گیر افتادگی ها یاد داد روز مصاحبه بدردم میخوره قطعا

توکل بخدا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۱۷
honey ووو

نظرات  (۱)

استاد ایکس پور یه سوال خصوصی داشتم؟ این کدوم درس بود که خیلی زیاد مهم نبوده؟ فلسفه احتمالا نبوده؟

پاسخ:
نه حقوق تطبیقی
اصلا ازش خوشم نمیاد تو کارشناسسی ام دوست نداشتم تو ارشد تجارت تطبیقی داشتیم که خیلی بهتر بود دو تا کلوم چیز جدید یاد گرفتیم والا نظام های حقوقی رو تا حدی تو مقدمه و باقی درسها یاد گرفتیم با کل یاد گرفتنم هیچ مشکلی برطرف نمیشه سیلاب درسی فقط کلیات نظام ها بود
سوال خصوصیتون این بود مادام؟
راستی آقای پدر خانواده مشغول به تحصیلند؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی